"عَـــتـیــق"



بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیک ایهاالعلم المنصوب والعلم المصبوب،والغوث والرحمه الواسعه وعدا غیر مکذوب

سال گذشته همچین شبی در مسجد جمکرانت بودم و نمیدانستم از خوشحالی جان دهم یا از ناراحتی؟

خوشحال؟چون هم بار دگر نیمه ی شعبانی را درک کردم آن هم در مسجدی مقدس آن هم درکنار دوستارانتان

ناراحت؟چون باز هم جشن میلاد را بدون خود عزیزتان گرفتیم

اما امسال دلم یک جور خاصی است حالش را نمیفهمم

باید هرکس در خانه اش تک و تنها برایتان جشن برپا کند و باید ضجه بزند اشک بریزد فکر کند فکر کند که چرا باز هم نیامدید؟

چه شد که باز هم جهان آماده نبود برای آمدنتان؟

چه کنیم که جهان آبستن ظهورتان شود؟

ما دراین عالم میتوانیم تاثیری برظهورتان بگذاریم یانه؟

منِ حدیثه سادات منِ دخترِبی بی منِ عتیق الحسین یاهرچی به عنوان کسی که شیعه دوازده امامی است و معتقداست به حضورتان دراین عالم به ظهور نزدیکتان دراین عالم چه کند روزی که آمدید شرمنده نباشد؟؟

 

+دعوت میکنم ازشما برای شرکت در چله ی جهانی قرن سوار برکشتی نجات حسین علیه السلام  از امشب به مدت چهل شب زیارت عاشورا و ذکر اللهم عجل لولیک الفرج 40 بار روزانه


بسم الله الرحمن الرحیم

داستان های عجیبی از میزان مهربانی و رأفت شما شنیده ام

از داستان تهمت هایی که به شما زدند و خیانت هاوجسارت هایی که کردند ولی شما مظلومانه تر از پدرمان علی ع  مواد غذایی به صورت شبانه و مخفیانه برایشان آن هم کسانی که بنی هاشم بودند( ودرد اینجاست)میفرستادید . حالا بماند چرا!

از داستان نهایت غریبی تان ولی غریب نوازی بدون وصفتان

از داستان آن حرزی که مانع ورود گناهکار به حرمتان شود و رأفت شما نگذاشت

از داستان آن شاعری که فقط یکبار آن هم در در آخر عمرش برای شما شعر گفت و بعد از 600سال هنوز شعرش در درودیوار حرمتان باقیست

از داستان آن شفاهایی که دادید

از داستان خود من.

داستان رأفت شما و من

داستان دل من و رفاقت امام رضا

وباز منتظر داستان جدیدی هستم از رأفت شما و اون چیزی که خودتون بهتر خبر دارید

دوستتون دارم خودتون بهتر خبر دارید

اخیرا فهمیده م غیاث المستغیثین فقط نام اختصاصی شما و ابی عبدالله است

یا غیاث المستغیثین اغثنی

 

 

+انقدر مدت طولانی ننوشتم یادم رفته از نوشتن.ببخشایید:)

گرچه هیچ وقت نتونستم حرف هامو جوری که دوست دارم و تو دلم هست تبدیل به نوشته کنم.:(

 


بسم الله الرحمن الرحیم

دیروز که طبق معمول دلم شکسته بود و شدید گرفته بود

شدم مثل یه دختربچه نفهم حرف هایی بهت زدم که نباید.
اما خسته شدم بودم از حرف های بزرگونه اینکه این دنیا همراه بارنجه.
این دنیا فقط محل گذره.
این دنیا ارزش هیچ چیز هیچ چیز رو نداره چون ابدیت درپیش هست و درگیر کردن خودت و کلنجار رفتن با مشکلات لاینحل چیزی جز حسرت درابدیت نداره
ولللل کن رهاااا کن تمومش کن وابستگیتو به این دنیا وآدم هاش.
اینکه من کمتر از ذره اصلا چی میگم این وسط همینکه وسط این هیاهو و خلقت بی نهایت خدا موجودکوچکی مثل من نفس میکشه و خدا بانظم خاصی وجودم رو شکل داده و خون دررگ هام جریان داره خییییلی خییییلی زیادیه
وبا وجود این کوچکی و نیستی بازم خدا میبینتم دوستم داره
بعد از۲۴سال رنج که اوجش در۷سال اخیر بوده باید بزرگ شده باشی باید صیقل دیده باشی باید تو کوره رنج پخته شده باشی
ترو به خدا دست بردار از بچه بازی و لوس بازی و ننه من غریبم بازی!
اما خستگی ناشی از تکرار و تکرار رنج های تکراری باعث شد چشمامو ببندم رو همه این صوبتا و گله کنم از تو.
مثل یه بچه نفهم برگردم سرخونه اول
که آره من بنده ی خوبی برای تو نبودم ولی توهم قبول کن که دوستم نداشتی هیچ وقت دوستم نداشتی هیچ وقت اون چیزی نشد که دل من میخواست همیشه برای من برعکسشو انجام دادی .
قبول میخواستی ببینی چند مرده حلاجم ولی خداااا تو که خودت بهتر از دل من از ضعف من از ناتوانی من خبر داشتی پس چرااااا؟؟؟چرا انقدر دوستم نداشتی؟؟؟
منو بدون هیچ اختیاری آفریدی و انداختی وسط امتحان؟؟
فکر دل من حال من توان من رو نکردی؟

چرا به زور میخوای امتحانم کنی؟بزرگم کنی؟

میبینی که نمیتونم میبینی که ضعیفم اینکه میگن تو به هرکس به اندازه توانش رنج میدی؟درمورد من صدق میکنه؟گمون نکنم

.

.

.

می‌دونی حتی وقتی این حرفارو بهت میزدم میدونستم اشتباهه و فوری پشیمون میشم وباید کلی باز ندای الهی العفو سربدم اما زدم و یکم سبک شدم:)

کلا غرغر کردن چیز خوبیه؛مگه نه؟؟


بسم الله الرحمن الرحیم 

شب اول ماه رمضون ماه بزرگ میهمانی و عشق بازی به بی احساس ترین حالت ممکن گذشت اصلا انگار نه انگار.

مهمونم که داشتم و نرسیدم یه نماز درست و حسابی بخونم زیارت عاشورای چله مم موند حتی! که سحر خوندم.
سحرم نزدیک بود خواب بمونم اما مامان خانوم با زنگ های پی درپی بیدارم کرد
سحری رو با عجله دولپی خوردم مسواکم که تموم شد یا علی و یا عظیم استاد رو که شنیدم بند دلم پاره شد شروع کردم به گریه ظرف ها رو جمع میکردم و گریه میکردم وضو گرفتم و گریه میکردم حتی نماز خوندم و گریه میکردم
هم من هم خودش می‌دونیم این گریه ها از سر چیه؟
آره این گریه ها از سر ضعفه
تو طول زندگیم که مدت کمی هم نبوده خیلی ضعیف بازی درآوردم خیلی زود کم آوردم و خسته شدم وجا زدم و شونه خالی کردم 
وقتی خودم رو جای خدا میذارم خداییش بهش حق میدم که بنده ای مثل منو تحویل نگیره اصلا نگاش نکنه!
وقتی بنده هایی مثل فلانی و فلانی دارم و میبینم کوه روهم رو دوششون بزارم خم نمیشن بعد یه بنده لوس ضعیف گریو واقعا حالمو میگیره

اما خدا غیر تو هیچکس نمی‌فهمه حالمو هیچکس نمی‌فهمه دیگه  حالم دست  من نیست بدهستم لوس و ضعیف هستم
اما هرچی باشم بنده تم خدا مال بدم اما بیخ ریش صاحبمم
صاحبم تویی صاحبم اون آقاییه که یه عمره داره جور مارو میکشه

اون آقایی که برای ضعف های ما لغزش های ما خون گریه می‌کنه 

الهی بمیرم .

میگما ماه رمضون اومد ولی من دست از سر مناجات شعبانیه ات برنمیدارما

بدجور حرف های دلم رو که بلد نیستم بهت بگم رو میگه.

 

+رفقا از صمیم قلب می‌خوام برای من لطفاً دعا کنید برای دلم

که نمونه بارزخسرالدنیا والاخره نباشم.دارم پیر میشم و آدم نشدم

خودم هم ازین انرژی منفی که وارد اینجا میکنم ناراحتم اما ازدست من خارجه واقعا خارجه.

با اینکه دلم برای پست های وب قبلیم و شلوغیش و فعالیتم(به جز این اواخر که اونجا هم کم دیده میشدم) تنگ شده اما آرامش اینجا رو خلوتی اینجارو با۹نفر دنبال کننده هم دوست میدارم:)

 


بسم الله الرحمن الرحیم

در کوچه،دل مرده ی من منتظر توست

تا زنده شود رقص کنان وقت عبورت

از دست تونان داشت عجب عطرعجیبی

این شعله ی عشق است مگر زیر تنورت؟

 

+نیمه رمضان ها مست میشوم از بوی باران رحمت میهمانی خدا که با نام شما معطر ترمیشود پسر ارشد شاه نجف


بسم الله الرحمن الرحیم

امشب باید از خودم چندتا سوال بپرسم و بانهایت صداقت جواب بدم

از خودم و 24 سال عمر رفته ام که ناامید شدم 

به آینده و رحمت خدا که امیدوارشدم

شروع میشه سالم با شب قدر

شب قدری که امسال باید متفاوت باشه از هر سال شب قدری که امسال نقطه عطف زندگی من خواهد شد ان شاالله

 

 

دلم ناز و نیاز میخواد

دلم یه درک متقابل

یه تکیه گاه از جنس خدا میخواد

دلم یه حال بی نیاز از غیر وپرآرامش مستقل میخواد

 

 

+برنامتون برای امشب(شب قدر) و شب های پیش رو چیه دخترا؟


آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها